خرید و دانلود نرم افزار plc guard
آوریل 14, 2024عکس پروفایل + چطور بهترین پروفایل را انتخاب کنیم؟+ بهترین سایت پروفایل+اهمیت🟢
آوریل 15, 2024در 14 آوریل 2024 مصادف با 25 فروردین 1403، ایران در انتقام حمله اسرائیل به کنسولگری این کشور در دمشق، سوریه، صدها پهپاد و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کرد. چندین ژنرال ارشد ایرانی کشته شدند و ایران متعهد شده بود که پاسخ دهد. این انتقام که ایران در پی گرفتن آن بود به شدت سرو صدا به پا کرد!. بسیاری از خبرگزاری های جهانی تحلیل های زیادی را در مورد این انتقام ارائه کردند. در نهایت می خواهیم در این مقاله حمله ایران به اسرائیل را بررسی کنیم. علاوه بر این به تحلیل های جهانی در مورد این مسئله خواهیم پرداخت.
آنچه در این مقاله خواهید خواند :
حمله ایران به اسرائیل
ایران و اسرائیل نیز برای مدت طولانی رقیب منطقه ای بوده اند. در چند ماه گذشته، ایران اسرائیل را مسئول برخی حملات دیگری نیز دانسته است که در این کشور صورت گرفته است. اسرائیل نیز به نوبه خود مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است. اما از حمایت ایران از گروههای منطقهای مانند حزبالله، حوثیها و حماس انتقاد کرده است که حماس مسئول حملات 7 اکتبر 2023 به اسرائیل بود.
از آن زمان، نگرانیهایی در مورد گسترش جنگ در منطقه وجود داشته است که سالها درگیری بین کشورها در زمینههای مذهبی و قومیتی درگیر شده است.
حضور گروههای شبهنظامی نیز به بیثباتی و تنشها میافزاید، زیرا آنها یک «محور مقاومت» ضد آمریکا و ضد غرب را تشکیل میدهند. در اینجا آنچه باید در مورد آنها بدانید و حمایت آنها از ایران را توضیح می دهد.
بیشتر بخوانید 📘📘📘📘👈👈👈👈» نرم افزار کنترل والدین ایرانی
اول اینکه چرا این گروه ها مورد حمایت ایران هستند؟
حمله ایران به اسرائیل به سیاست پیچیده منطقه مربوط می شود. ایران مدتهاست که از ایجاد اسرائیل در سال 1948 انتقاد میکند و آن را وسیلهای برای ایالات متحده (و غرب به طور گسترده) برای تأثیرگذاری بر منطقه برای منافع استراتژیک خود میداند.
علاوه بر این، به عنوان کشوری با اکثریت شیعه در منطقه ای که اکثر قدرت ها – مانند عربستان سعودی، متحد آمریکا – سنی هستند، سعی کرده است با کمک بازیگران مختلف غیردولتی خود را نشان دهد. تعدادی از آنها نیز الهام گرفته از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 هستند که منجر به ایجاد یک دولت مذهبی شد.
دشمنی ایران و اسرائیل از کجا سرچشمه می گیرد؟
ایران یک بار متعهد شد که اسرائیل را از “روی زمین” محو کند. اسرائیل به طور دورهای به ایران در تلاش برای توقف تواناییهای هستهای تهدیدآمیز این کشور حمله کرده است. شاید تعجب آور باشد که بدانید این دو کشور زمانی با هم دوست بودند. تا انقلاب 1357، ایران و اسرائیل دوستان، متحدان و همکاری نزدیک نظامی و اقتصادی با یکدیگر بودند. «اما این موضوع علنی نشد. و شاه ایران آن را مانند یک عشق پنهانی می نامید. همه از آن خبر داشتند، اما رسمی نبود.»
سفارت اسرائیل در ایران وجود داشت، اما هرگز سفارت اعلام نشد. این تغییر پس از انقلاب ایران و زمانی که جمهوری اسلامی جدید به قدرت رسید، رخ داد. اساساً از سال 1357 ، هنوز هم تا به امروز، ایران اعلام می کند که اسرائیل باید به عنوان یک کشور حذف شود. رهبران جدید این کشور موضع شدید ضد اسرائیلی اتخاذ کردند و دولت یهود را به عنوان یک قدرت امپریالیسم در خاورمیانه محکوم کردند.
رهبران جدید جمهوری اسلامی، اسرائیل را پادگان ایالات متحده، امتداد دست آمریکا در قلب خاورمیانه می دیدند. علی اکبر درینی، محقق و نویسنده مجله مرکز مطالعات استراتژیک در تهران گفت: ایران حامی بزرگ آرمان فلسطین بود. ایران معتقد است که اسرائیل بر اساس اشغالگری و بر اساس ایدئولوژی صهیونیستی ایجاد شده است. که یک جنبش سکولار ملی گرایانه با هدف ایجاد یک کشور یهودی برای یهودیان است. و حتی در اعلامیه استقلال اسرائیل هیچ مرزی را مشخص نکرده است.
شروع دشمنی ها
حکومت ایران اسرائیل را اشغالگر غیرقانونی بیت المقدس و مسئول «نسل کشی» فلسطینیان می دانند. ایران از آن زمان گروه های مسلح قوی دارد که مرتباً با اسرائیل می جنگند. ایران بیش از 130000 موشک به حزبالله ارسال کرده است که اسرائیل را تهدید میکند، موشکهای بیشتر و کمک مالی سالانه بیش از 100 میلیون دلار به حماس در غزه و بیش از 16 میلیارد دلار برای حمایت از سوریه و متحدانش بین سالهای 2012 تا 2020.
اسرائیل معتقد است پتانسیل ایران برای ساخت تسلیحات هستهای تهدیدی برای موجودیت این کشور است و گزارش شده است که مسئول خرابکاری علیه برنامه اتمی این کشور است. بنا بر گزارش ها، اسرائیل پشت ترور پنج دانشمند هسته ای ایرانی در تهران از سال 2010 و چندین حمله و حملات سایبری به سایت های هسته ای در داخل ایران است. این دو کشور همچنین در آغاز سال 2019 درگیر حملات تند به کشتیهای تجاری بودهاند.
طبق گزارش بلومبرگ، اهداف قبلی شامل نفتکش های ایرانی حامل نفت به مقصد سوریه بود. یک کشتی ایرانی در سواحل یمن که به عنوان پایگاه شناور برای سپاه پاسداران عمل می کرد. و کشتی های باری متعلق به اسرائیلی ها یا مرتبط با آنها.
افزایش شدت دشمنی ها بین ایران و اسرائیل
روابط ایران و اسرائیل از سال 1979 میلادی یا همان انقلاب 1357 ، زمانی که رژیم اسلامی جدید ایران ایدئولوژی ای را پذیرفت که ترکیبی از جهان سومی رادیکال، ضد امپریالیسم، رادیکالیسم چپ عربی و برخی یهودی ستیزی مسلمانان را در بر گرفت، تا حد زیادی در یک مارپیچ رو به پایین قرار داشته است.
در این جهان بینی، اسرائیل به عنوان پایگاه استعماری غرب و صهیونیسم نسخه ای از امپریالیسم تلقی می شد. در آن زمان، بسیاری از دولت های عربی نیز حق موجودیت اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی رد کردند و رادیکال های مخالف معاهده صلح مصر با اسرائیل، جبهه ای به اصطلاح رد گرا تشکیل دادند. آنچه که ایران امروز از آن به عنوان جبهه مقاومت یاد می کند، نسخه ای از این ساختار بازسازی شده و به روز شده است.
با این حال، در طول سالها، کشورهای عربی بیشتر و بیشتر روابط خود را با اسرائیل عادی کردهاند. حتی در شرایطی که این کشور نتوانسته توافقی با فلسطینیها برای راهحل دو کشور منعقد کند. این روند این سوال را مطرح می کند که چه چیزی می تواند خصومت ایران و اسرائیل را کاهش دهد – و همراه با آن، بسیاری از مشکلات ایران با ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی.
چه زمانی این دشمنی ها از بین خواهد رفت؟
اسلام گرایان ایران اسرائیل را کشوری نامشروع می دانند. که سرزمین های مسلمانان/عربی را غصب کرده و فلسطینی ها را از سرزمینشان بیرون رانده است. آنها بر این باورند که اسرائیل باید با یک کشور غیر مذهبی جایگزین شود که در آن مسلمانان و یهودیان به عنوان یکسان زندگی کنند. برخی از مقامات ایرانی این دیدگاه را با عباراتی بیان کردهاند که اسرائیل آن را تهدید به نابودی تعبیر کرده است. مانند زمانی که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق، به نقل از آیتالله روحالله خمینی، رهبر فقید انقلاب 1357، از پاک کردن اسرائیل از صفحات تاریخ صحبت کرد.
با این حال، این تنها دیدگاه سیاسی در ایران نیست. عناصر میانه رو و اصلاح طلب واقعیت اسرائیل و حق موجودیت آن را در کنار یک کشور فلسطینی می پذیرند.
بسیاری از فعالیت های ایران در خاورمیانه از زمان انقلاب 1979 ناشی از تمایلات ایدئولوژیک و خصومت آن با اسرائیل است، مانند حمایت ایران از تشکیل حزب الله لبنان پس از تهاجم اسرائیل به آن کشور در سال 1982. همچنین ترورها و حملاتی از سوی ایران و دستیارانش علیه غیرنظامیان اسرائیلی و یهودی صورت گرفته است. با این حال، روابط اسرائیل و ایران نیز متاثر از پویایی قدرت و رقابت بین دولتی قبل از انقلاب است.
نکته
در اواسط دهه 1970، ایران دیگر یک نماینده منفعل برای منافع ایالات متحده در خاورمیانه نبود. شاه محمدرضا پهلوی که از افزایش درآمدهای نفتی خوشآمده بود، سیاست فعالتر و مستقلتری را در امور منطقه و روابط با اعراب اتخاذ کرده بود. در سال 1974، شاه با این باور که مشکل حل نشده فلسطین باعث رادیکالیزه کردن اعراب و افزایش نفوذ شوروی در خاورمیانه می شود، به سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و سوریه رسید. در سال 1975 حافظ اسد رئیس جمهور سوریه از تهران دیدن کرد. شاه امیدوار بود که ساف را که در آن زمان در لبنان مستقر بود و همچنین سوریه را متقاعد کند که از حمایت و آموزش مخالفان داخلی خود دست بردارد.
نکته مهم
اسرائیل از این ابتکارات خشنود نبود و به ویژه از امضای توافقنامه ای توسط شاه در سال 1975 با عراق صدام حسین که اختلاف ارضی بر سر آبراه شط العرب را به نفع ایران در ازای پایان دادن به حمایت شاه از کردهای عراق حل می کرد، ناخرسند بود. مبارزه با بغداد (سیا نیز در آن زمان به اصرار شاه از کردها دور شد.) اسرائیل که در آن زمان حامی کردهای عراق بود، با این اقدام احساس خیانت کرد و ایمان خود را به شاه به عنوان یک متحد از دست داد. همچنین اسرائیل رویکرد آشتیجویانهتر ایران در قبال رادیکالهای عرب را بهطور بالقوه تغییر موازنه قدرت علیه اسرائیل میدید. اسرائیل همواره تنش هایی را بین ایران و اعراب ترجیح داده است تا از آنها علیه یکدیگر استفاده کند.
علاوه بر این، در اواسط دهه 1970، شاه تصمیم گرفت به یک قابلیت هستهای غیرنظامی دست یابد که میتواند به پایان دادن به انحصار تسلیحات هستهای ناشناخته اسرائیل در خاورمیانه منجر شود. با اقتصاد پویا و ارتش در حال گسترش، ایران به عنوان یک شریک تجاری و امنیتی مهم برای ایالات متحده در خلیج فارس و یک رقیب و رقیب بالقوه اسرائیل در حال ظهور بود. عصبانیت ایالات متحده از شاه به دلیل حمایت او از قیمت بالای نفت پس از جنگ 1973 اعراب اسرائیل توسط برخی در تهران توسط لابی اسرائیل تحریک شده بود.
ارزش ایران برای اسرائیل و آمریکا پس از انقلاب ایران کاهش یافت. با این وجود، اسرائیل دولت ریگان را متقاعد کرد که در طول جنگ ایران و عراق در دهه 1980 به طور مخفیانه به ایران تسلیحات بفروشد و عراق را خطری بزرگ تلقی می کرد.
بیشتر بخوانید 📘📘📘📘👈👈👈👈» کاهش پینگ
فروپاشی شوروی و گزینه عربی اسرائیل
در سال 1987، هم عراق و هم حامی آن، اتحاد جماهیر شوروی، دیگر به عنوان یک تهدید بزرگ تلقی نمی شدند. در حالی که ایران به دلیل جنگ با عراق بسیار ضعیف شده بود. اسرائیل استراتژی خود را از یکی از کشورهای به اصطلاح پیرامونی درگیر به گزینه به اصطلاح عربی تغییر داد و به دنبال ایجاد توافق صلح 1979 با مصر بود. اسرائیل مخالفت با ایران را ترویج همکاری نوپای اعراب و اسرائیل می دانست. بنابراین، انزوای ایران را تداوم بخشد و به دنبال تضعیف موقعیت آن در معادله قدرت منطقهای بود. اسرائیل پیوسته با هرگونه واکنش مثبت غرب به نشانههای ایران مخالف بود
اعتدال در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، و بعدها حسن روحانی، ترویج استراتژی ایالات متحده برای «محدودیت دوگانه» ایران و عراق در دهه 1990 و لابی برای تحریم های بیشتر و بیشتر ایالات متحده علیه ایران.
اسرائیل بر برنامه هستهای ایران متمرکز بود، برنامهای که در سال 2002 کشف شد که پیشرفتهتر از آن چیزی است که ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعتراف کرده بود. در حالی که ایالات متحده در سال 2003 به دلیل ادعاهای ساختگی مبنی بر اینکه عراق دارای سلاح های کشتار جمعی است، برای حمله به عراق آماده شد، برخی از رهبران اسرائیل از حمله نظامی ایالات متحده به ایران حمایت کردند. اسرائیل همچنین در جمهوریهای شوروی سابق، بهویژه آذربایجان، رقابت شدیدی با ایران داشت و با باکو علیه تهران ائتلاف کرد.
در همین حال، ایران نفوذ خود را در مناطق نزدیک به اسرائیل، به ویژه سوریه، گسترش داد و فرصتی را که در جنگ داخلی سال 2011 ایجاد شد، به دست آورد.
تغییر روابط
چند تحول می تواند محاسبات ایران را در مورد اسرائیل تغییر دهد، به ویژه پذیرش بیشتر اعراب از کشور اسرائیل و عادی سازی روابط با آن. بر اساس توافقات موسوم به ابراهیم، امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش به مصر و اردن برای باز کردن روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل پیوستند، در حالی که مخالفت عربستان با روابط رسمی کاهش یافته است. تحرک تا حدودی به دلیل روی کار آمدن راستگراترین دولت اسرائیل تا به امروز و افزایش ناآرامیها در کرانه باختری اشغالی متوقف شده است.
با این حال، ایران در موقعیتی نیست که بتواند آشتی اعراب و اسرائیل را متوقف کند و واکنش آن به این تحولات خاموش بوده است. برای ایجاد تعادل در روابط رو به رشد اعراب و اسرائیل، ایران ممکن است در مقطعی احساس کند که باید گفت وگوی خود را با اسرائیل آغاز کند.
بهبود روابط ایران با غرب نیز میتواند ایران را وادار به تجدیدنظر در خصومت خود با اسرائیل کند، بهویژه اگر با ظهور مجدد روندهای معتدلتر در ایران، شاید پس از مرگ آیتالله علی خامنهای، رهبر فعلی، همراه باشد. پیشرفت در موضوع فلسطین نیز می تواند ایران را تحت تأثیر قرار دهد تا در موضع خود تجدید نظر کند. شاید چین که به تازگی احیای روابط بین ایران و عربستان سعودی را تسهیل کرده است، ممکن است برخی تفاهمات ضمنی بین اسرائیل و ایران را نیز میانجی کند.
وضعیت سایر کشور ها
ایران، ترکیه، عربستان سعودی و اسرائیل همگی آرزوی هژمونی منطقه ای را دارند. اما هیچ کدام به احتمال زیاد به آن دست نمی یابند. نتیجه مثبت خصومت کنونی اسرائیل و ایران بعید است به زودی. اما محوریت پویایی قدرت، که در آن هر دو کشور دارای محدودیتهایی هستند، ممکن است در طول زمان جنبههای متضاد روابط آنها را کاهش دهد – اگر نه آشکارا، حداقل در عمل.
چرا اسرائیل ژنرال های ایرانی را در سوریه کشته است و سپاه قدس چه کسانی هستند؟
سوزان مالونی، معاون رئیسجمهور و مدیر سیاست خارجی بروکینگز، اوایل سال جاری گفت: «یکی از با ارزشترین ابزارها در زرادخانه ایران، شبکه شبهنظامیان است. که رهبری آن را پرورش داده، هماهنگ کرده، آموزش داده و با سلاحهای پیشرفته عرضه کرده است. این شبکه در سراسر خاورمیانه گستردهتر از لبنان گرفته تا پاکستان گسترش یافته است . ثابت شده است که این نیروهای نیابتی برای امنیت، طول عمر و نفوذ تهران ضروری هستند. آنها عمق استراتژیک و نفوذ و دسترسی گسترده منطقه ای را برای جمهوری اسلامی فراهم می کنند . در عین حال رهبری ایران را از خطر کامل اقدامات خود دور نگه می دارند.
در اینجا به برخی از بازیگران اصلی نگاهی می اندازیم:
1. حماس و جهاد اسلامی فلسطین
حماس، یک گروه شبهنظامی اسلامگرای سنی، منطقه غزه را از سال 2007 اداره میکند. این گروه برای اولین بار در جریان اولین انتفاضه یا قیام فلسطینیها علیه حکومت اسرائیل در سال 1987 ظهور کرد. این گروه مخالف صهیونیسم، پروژه سیاسی قرن نوزدهمی است که از یک سرزمین قومی دفاع میکند. برای قوم یهود بر اساس گزارش اتاق فکر شورای روابط خارجی (CFR)، 30 تا 40000 عضو دارد.
جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) یکی دیگر از گروه های شبه نظامی اسلامگرای سنی است. هدف آن ایجاد حکومت اسلامی در فلسطین است. به گفته دولت آمریکا، “این دومین گروه شبه نظامی بزرگ در نوار غزه و کرانه باختری است که در سال 1979 به عنوان شاخه ای از اخوان المسلمین در مصر تاسیس شد.” طبق گزارش CFR، شاخه نظامی آن گردان های قدس است و تعداد کل اعضای آن حدود یک تا 15000 نفر است.
بیشتر بخوانید 📘📘📘📘👈👈👈👈» اینترانت
2. حزب الله
حزب الله به معنای «حزب خدا» یک سازمان شبه نظامی شیعه است که توسط سپاه پاسداران ایران در سال 1982 برای مبارزه با نیروهای اسرائیلی که در آن سال به لبنان حمله کرده بودند، تأسیس شد. اعتقاد بر این است که زرادخانه قابل توجهی دارد و 30 تا 45000 عضو دارد.
تبلیغات
اسرائیل و حزبالله برای اولین بار در سال 2006 و در مدت یک ماه با یکدیگر جنگیدند و اغلب با یکدیگر تیراندازی کردهاند. از 7 اکتبر، حملات برون مرزی صورت گرفته است.
3. حوثی ها
حوثی ها گروهی شبه نظامی هستند که به مدت یک دهه در جنگ داخلی در یمن می جنگند. پس از به دست گرفتن قدرت در صنعا، پایتخت، در سال 2014، یک ائتلاف سعودی-امارات عربی تلاش کرد تا آنها را سرنگون کند. حوثیها اکنون شمال یمن از جمله صنعا را کنترل میکنند و در اکثر مناطق این کشور حضور دارند.
آنها با قدرت بین 10 تا 30000 نفر در خاورمیانه پس از 7 اکتبر با حمله به کشتی هایی که از دریای سرخ می گذرند، نقش آفرینی کرده اند. این باعث شد که برخی از حامل های بار برای مدتی حرکت را متوقف کنند. حوثی ها با مسدود کردن مسیر اصلی کشتیرانی که اروپا و آسیا را به هم متصل می کند. همچنین اعلام کردند که مخالفت خود را با اقدام نظامی اسرائیل در غزه پس از حملات حماس ابراز می کنند.
علاوه بر این، هزاران جنگجوی مورد حمایت ایران در سوریه و عراق حضور دارند. به گزارش رویترز، سوریه یک مسیر ترانزیتی کلیدی برای نیروهای نیابتی ایران بین عراق و لبنان است. پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، ایران برای حمایت از رئیس جمهور بشار اسد، مستشاران و جنگجویان گارد را از عراق، پاکستان و افغانستان مستقر کرد. حزب الله لبنان در کنار این گروه ها برای حفظ اسد جنگید. آنها در سراسر سوریه مستقر هستند.