آیا هک موبایل با شماره امکان پذیر است ؟
مارس 15, 2019هک گوشی با شماره تلفن حقیقت دارد یا نه ؟
مارس 19, 2019نوروز اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه و اولین روز فصل بهار، جشن آغاز سال نو و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز هم مردم مناطق مختلف فلات ایران، عید نوروز را با آداب و رسوم خاص خود جشن میگیرند.
عید نوروز یک جشن قدیمی و کهن است که از اقوام متعددی در منطقه به ارث رسیده است و با رنگ و لعاب خاص، شناسنامه ایرانی به خود گرفته و از آن به عنوان نماد پیوندگر افراد و اقوام ایرانی یاد میشود. ایرانیان نوروز را شروع رویش و زایش باغ و بوستان و زندگی دوباره برای انسان میدانند و بر این باورند که برای استقبال از نوروز، همزمان با طبیعت، باید روزگار نو و جدیدی را با روان و نگرش نو، در تنپوش تازه ای آغاز کنند.
عید نوروز در ایران باستان
این جشن باستانی قدمتی بسیار طولانی حتی قبل از شکل گیری ایران و در زمان مادها دارد. از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح در خاورمیانه امروزی و یا همان امپراطوری بزرگ ایران دو عید رواج داشته است، یکی را در اول پاییز برگزار می کردند که عید آفرینش نام داشت و دیگری را در اوایل بهار با نام عید رستاخیزی برگزار می کردند. پس از گذشت سال ها این دو عید به یک عید تبدیل شد که آن را اول بهار جشن می گرفتند.
آیین مرگ و رستاخیز سیاوش «ایزد شهید شوندهٔ گیاهی ایران» در ایران کهن با نوروز پیوند خورده است؛ به این صورت که چند روز قبل از عید، برای سیاوش عزاداری می کردند و با فرارسیدن عید نوروز، عزاداری را تمام و به جشن و شادی می پرداختند، چنان که گویا سیاوش، زنده شده باشد.
در دست نوشته هایی که از ایران کهن به دست آورده اند از جمشید پادشاه مشهور پیشدادی به عنوان بنیانگذار این جشن یاد کرده اند. همچنین از پژوهشهایی که در مقایسه نوروز ایرانی و نوروز قبطی (مصری) و تأثیر آن ها بر یکدیگر، به عمل آمده، به دست آورده اند که این جشن ایرانی در زمان داریوش بزرگ و توسط او در مصر نیز رایج گردیده است.
در دوران شاهنشاهی ساسانی نوروز جشن ملی همهٔ ایرانیان محسوب می شده است. به همین دلیل هم حتی مردمی که زرتشتی نبودهاند و در حوزهٔ حکمرانی ایران زندگی میکردند، نیز در آن شرکت داشتند. در دوران ساسانی سالهای کبیسه محاسبه و رعایت نمیشده است. از همین رو، روز برگزاری مراسم نوروز در هر دوره ۴ ساله، یک روز از موعد اصلی خود عقب تر می رفت و در نتیجه زمان عید نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصلهای مختلف سال جاری بوده است. پنج روز نخست فروردین جشنی همگانی بین عموم مردم بود از اینرو آن را نوروز عامه نامیدهاند. روز ششم فروردین که جشن نوروز به در دربار برگزار میشده است نوروز بزرگ نام داشته است. مجموعهٔ رسمهای جشن بهاری با جشن سوری و آتشافروزی آغاز میشد و پس از برگزاری مراسم سال نو، در روز سیزده فروردین پایان مییافته است.
نوروز و فروهر
ماه فروردین به فـَرَوَهرها و یا فروشی ها تعلق دارد. عید نوروز نیز آغاز بیداری طبیعت از خواب زمستانی است که به رستاخیز و حیات منتهی می شود. به عقیده ایرانیان باستان فروهر یکی از نیروهای غیر مادی در وجود انسان است و نوعی همزاد انسان ها که قبل از آفرینش جسم آدمیان در جهان مینوی به وجود می آید و پس از مرگ آن ها نیز دوباره به همان جای اول خود بر می گردد. در عقاید قدیمی تر، ایرانیان تنها قهرمانان را دارای فروهر می دانستند، اما بعدها پرهیزگاران نیز از این موهبت بهره مند می شدند. آنان سالی یکبار برای دیدار بازماندگانشان به خانه های خویش می آیند و با ورودشان و دیدن خانه های تمیز و درخشنده برکت را به خانه ها می آوردند. اما چنانچه خانه ای را آشفته در هم و پاکیزه نشده می دیدند برکت برای آن نخواسته و آن را رها می کردند. حضور فروهرها از طلیعه فروردین و نوروز آغاز می شود و تا دهم فروردین و به روایتی تا نوزدهم آن ادامه می یابد از این جهت مراسم آتش افروزی پیش از نوروز بر بالای بام ها انجام می شده تا راه خانه ها را به فروهرها نشان دهند.
آداب و مراسم ایرانیان باستان در نوروز
تمام آداب و رسوم نوروزی سرچشمهای کهن دارند و از دیدگاه دانش مردم شناسی یکی از جالب ترین رسوماتی است که در تاریخ دنیا وجود دارد. در ایران باستان مردم عقیده داشتند که سرنوشت انسان و جهان در سال جدید، در نوروز تعیین میشود. همچنین بر این باور بودند که در این روز زرتشت با خدا گفتگویی پنهانی دارد و اتفاقات خوب و خوشبختی برای مردمان زمین، تقسیم میگردد و از این روست که ایرانیان آن را روز امید می نامند.
آمادگی برای نوروز
مردم با گذشتن چندین روز از اسفند ماه سبزی میکاشتند و به نظافت خانه یا به اصطلاح خانهتکانی میپرداختند و هر کس متناسب با توانایی خود آذوقهٔ نوروزی را فراهم میکرد و سعی بر این بود که با خانههای پاکیزه و شسته و رفته، سبزههای خرم، رختهای نو، چهرههای شاد و خندان به استقبال نوروز بروند. در ادامه برخی از آدابی را که قبل و بعد از نوروز در ایران وجود داشته و برخی نیز همچنان ادامه دارد را معرفی خواهیم کرد.
پروردن سبزه
پروردن یا کاشتن سبزه یکی از آدابی است که امروزه نیز رعایت می شود و حتما در هر سفره هفت سینی یک سبزه کوچک وجود دارد. برای این که سبزه تا روز عید نوروز رشد کرده و بزرگ شود می بایست آن را از اوایل اسفند ماه بکارند و به این ترتیب با این کار از حدود یک ماه قبل مردم به استقبال نوروز خواهند رفت.
بر اساس یک روایت قدیمی، بیست و پنج روز قبل از عید نوروز ، ستونهایی از خشت خام اطراف حیاط دربار برپا میکردند و بر فراز هر ستونی دانه ای از حبوبات میکاشتند و خوبی و بدی رویش غلات را در سال جدید، از چگونگی رویش آن پیشبینی میکردند. در خانهها هر کدام از مردمان در ظرفی یا چیزی شبیه به آن، اقلامی از دانهها مانند گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، ذرت و … میکاشتند تا سبزه به عمل آید.
کوزه شکستن
تا زمانی که از ظرف های سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، بعد از خانه تکانی، کوزهً کهنه ای از پشت بام خانه به کوچه می انداختند؛ کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند.
رسم کوزه شکستن بنا بر این اعتقاد بود که ظروف سفالی هر خانواده بایستی در روزهای پیش از نوروز نو گردد و هر سال همان طور که پوشاک نو میشود، ظرفهای چرکین نیز تعویض شود.
جشن سوری پایان سال
یکی از جشنهایی که در آخر سال و برای پیشواز نوروز برگزار می کنند، جشن آتش یا جشن سوری می باشد. باستان شناسان هنوز اطلاعات دقیقی از این که این جشن دقیقا در کدام یک از شب های آخر سال برگزار می شده به دست نیاورده اند، اما مسلما این شب چهارشنبه نبوده، چرا که در هیچ جا از جشنی که چهارشنبه برگزار شود یاد نشده است. در کهنترین جایی که از آتشافروزی سوری یاد شده، در تاریخ بخارا نوشتهٔ ابوجعفر نرشخی (۲۸۶–۲۴۸ قمری) است. او از این آتشافروزی آخر سال را به عنوان «شب سوری» ذکر کردهاست و «چهارشنبه» در عنوان آن جای ندارد.
«سوری» به معنی «سرخ» است. آتش روشن کردن آیینی جهت یاری رساندن به تسریع گرمای هوا در جهت رخت بربستنِ سرمای زمستان بوده است. همچنین گفتن جملاتی دشنامگونه به آتش، تحت عنوان «سرخی تو از من و زردی من از تو» آیینی کهن نیست و متعلق به دورانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را نمایندهٔ فروغ ایزدی نمیدانستند.
مراسم بازگشت مردگان
ایرانیان باستان عقیده داشتند، با آمدن عید نوروز فروهرها یا ارواح درگذشتگان به دنیا بازمی گردند و اگرخانه را تمیز و اعضای خانواده را شاد ببینند خوشحال شده و برایشان دعا میخوانند.
بنابراین چند روز مانده به نوروز در خانه مشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ روشن می کردند.
همچنین خانمها بهترین غذا را آماده می کردند و بر روی قبر مردگان خود میپاشیدند و یک روز قبل از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولی بیبیحور می نامیدند، به خانهای که در طول سال درگذشتهای داشت به پرسه میرفتند و دعا میفرستادند و می گفتند که برای مرده عید گرفته اند.
مراسم سال نو
حاجی فیروز
آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز در آخرین روزهای سال و همزمان با آغاز سال نو شمسی از بازمانده های آئین ایرانیان باستان است.
حاجی فیروزها یا نوروز خوانان، مردانی هستند که ترانه نوروز را به زبان فارسی میخوانند و آمدن عید نوروز و بهار را مژده میدهند و مژدگانی دریافت میکنند.
حاجی فیروز ها در آن دوران اشعاری مانند: باد بهاران آمده ، نوروز سلطان آمده ، مژده دهید ای دوستان ، این سال نو باز آمده را می خواندند.
صورت سیاه حاجی فیروز نماد بازگشت او از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده، و شادی او شادیِ زایش دوبارهٔ آنهاست که رویش و برکت با خود میآوردند.
چراغانی نوروزی
چراغانی نوروزی از دیگر سنتهای قدیمی ایرانیان باستان است. درآن روزگار، اقوام آریایی به هنگام فرا رسیدن عید نوروز بر در و بام خانه ها و بلندی دژها مشعل روشن کرده ،آتش افروخته و یا آنکه چراغی روشن بر در خانهها آویزان میکردند.
میر نوروزی
یکی از رسوم دیگر که به جهت تفریح و مزاح عمومی در ایران باستان انجام می شد، این بود که یک شخص را از بین مردم عادی برای مقام پادشاهی یا حاکمی انتخاب می کردند و آن را میر نوروزی می نامیدند. آن شخص فقط در ایام نوروز عنوان حاکم یا پادشاه را داشت و اگر حکمی هم می داد فقط در آن چند روز اجرا می شد. مشخص است که از انجام این کار جز برای خنده و شادی منظور دیگری نداشته اند.
شیرینیهای نوروزی
پختن شیرینی و پخش آن در میان مردم و گذاشتنشان بر سر سفره هفتسین از رسوم مهمی است که همچنان نیز ما آن را انجام می دهیم و در گذشته نیز در قسمت های مختلف فلات ایران با فرارسیدن عید نوروز نان و شیرینی های مخصوص نوروز را می پختند و در شب عید در سفرهها میگذاردند، آنان این کار را برای خوشامدگویی از ارواح نیاکان انجام میدادند. هر شهر یا استانی نیز شیرینی های مخصوص به خود را داشته اند.
سفره هفت سین
از اصیلترین و جذابترین رسوم عید نوروز میتوان به سفره هفت سین اشاره کرد.
ایرانیان با جمع آوری و کنارهم گذاشتن هفت سین به شماره هفت امشاسپند یا دوازده شماره مقدس برجها ، اقلامی را در سفرهای در خانههای خود برای حلول و شکوفایی روز نخست بهار فراهم میآورند.
در سفره هفتسین ایرانیان چیزهایی از قبیل آتشدان نماد (پایداری نوروگرما) که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد، شیر نماد(نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره)، ماهی نماد (ماه سپری شده اسفند)، تخم مرغ نماد (نژاد و نطفه)، آیینه نماد (شفافیت و صفا) و کتاب مقدس را می گذاشتند.
همچنین از سین ها، سبزه نماد (روشنایی و افزونی)، سنجد نماد (دلدادگی و زایش وباروری)، سیب نماد (رازوارگی عشق)، سکه نماد (برکت و دارندگی)، سیر نماد (سلامتی) و … می گذاشتند.
هفت سین در ابتدا هفت سینی گفته می شده و با گذشت زمان با حذف (یای) به صورت هفت سین درآمده است. هنوز هم در برخی از روستاهای ایران این سفره را سفره هفت سینی میگویند.
سیزده فروردین
آخرین رسمی که در ایام عید نوروز انجام می شده و این رسم نیز همچنان پابرجاست، بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین بوده است. این روز پایان نوروز بوده و با رفتن به طبیعت و به شادی و خرمی و خوشی گذراندن آن روز را جشن می گرفتند و نوروز را به پایان می رساندند.
در نوشته های قدیمی فارسی ذکری از بیرون شدن از خانهها و به صحرا رفتن در سیزدهم فروردین نیامده است، اما این رسم به گونه ای سنتی در بین اقوام ایرانی باقی مانده است و احتمالاً قدمت آن به پایهٔ نوروز میرسد. یکی از توجیههایی که برای این مراسم میشود اینست که در ایران باستان روز سیزدهم ماه متعلق به ایزد تیر یا ایزد باران بوده است. ایزاد باران همیشه با دیو اپوش که دیو خشکی و خشکسالی است در حال جنگ بوده است. اگر ایزد باران بتواند دیو اپوش را شکست دهد که باران باریده و از خشکسالی نجات پیدا می کردند و اگر خودش شکست یابد که آن سال خشکسالی و گرسنگی نصیب مردم می شده است. برای اینکه ایزد باران پیروز شود، لازم بود که همهٔ مردمان در دعاهایشان از او نام برند و او را ستایش کنند و از او طلب باران کنند.
از آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که ایرانیان در دوران پیش از گسترش دین زرتشت در نخستین روزهای سال، سیزده فروردین را به ایزد باران متعلق می دانستند و به دشت و صحرا و کنار چشمه و جویبار میرفتند و در نیمروز گوسفند بریان میکردند و این نثاری بود برای فرشتهٔ باران تا کشتهای نو دمیده را از باران سیراب کند. به عبارتی دیگر روز سیزدهم فروردین، روز طلب باران برای همهٔ سرزمینهای ایران بوده است. انداختن سبزههای سفره هفتسین به آب روان جویبارها نیز تمثیلی است از دادن فدیه به ایزد آب آناهیتا و ایزد باران «تیر».
- نظریهای در مورد نحسی سیزده
طبق اساطیر نجومی ایران عمر جهان دوازده هزار سال است و در پایان دوازده هزار سال، آسمان و زمین درهم خواهد شد. جشنهای دوازده روزه نوروز نیز برگرفته از همین دورهٔ دوازده هزار سالهٔ جهان و همچنین دوازده ماه سال بوده است. روز سیزده فروردین معرف آشوب در نوروز است و چون هرج و مرج و بینظمی نحس بهشمار میآمد روز سیزده نوروز را نیز منحوس می دانستند.
همچنین می توانید مطالب بیشتر را از طریق لینک های زیر مطالعه نمایید.